جنگ گرگ ها وجویدن خرخره هم دیگر یا شوری آش در ورق پاره های حکومتی
https://www.mojahedin.org/news/210320
در
روزنامه‌های حکومتی روز چهارشنبه حرفهای خامنه‌ای در مورد قیام مردم ایران
که نمایش بن‌بست است تیتر اول تا چهارم روزنامه‌ها شده است. در حالی که
روزنامه‌ها تلاش کرده‌اند با تیترهای کم و بیش مشابه، بی‌حرفی خامنه‌ای را
به‌عنوان حرفهای مهم جا بیندازند روزنامه حکومتی تجارت تیتر زده است «مردم
در انتظار بیانات رهبری».
ابرار: خامنه ای: در قضایای اخیر دشمنان هم‌پیمان شدند، حرفهایی دارم که در وقت آن با مردم عزیزمان سخن خواهم گفت
اطلاعات: خامنه ای:دشمنان با ابزار پول، سلاح، سیاست و دستگاه امنیتی علیه نظام اسلامی هم‌پیمان شده‌اند
رسالت: خامنه ای: دشمن منتظر فرصت برای ضربه به ملت است
روزان: خامنه ای: در خصوص قضایای اخیر حرفهایی دارم که خواهم گفت
سیاست روز: خامنه ای: با مردم عزیزمان سخن خواهم گفت
ابرار: خامنه ای: در قضایای اخیر دشمنان هم‌پیمان شدند، حرفهایی دارم که در وقت آن با مردم عزیزمان سخن خواهم گفت
اطلاعات: خامنه ای:دشمنان با ابزار پول، سلاح، سیاست و دستگاه امنیتی علیه نظام اسلامی هم‌پیمان شده‌اند
رسالت: خامنه ای: دشمن منتظر فرصت برای ضربه به ملت است
روزان: خامنه ای: در خصوص قضایای اخیر حرفهایی دارم که خواهم گفت
سیاست روز: خامنه ای: با مردم عزیزمان سخن خواهم گفت
وطن امروز: خامنه ای: حرفهایی دارم
ایران: خامنه ای: دشمنان ایران در قضایای اخیر هم‌پیمان شدند
در حالی که خامنه‌ای به روش همه دیکتاتورها در پایان عمر حکومتشان مدعی شده است دستهای خارجی پشت قیام مردم است روزنامه‌های حکومتی ضمن رد این ادعا به خشم مردم ایران علیه نظام با بیانهای مختلف اذعان کرده‌اند: بهار: کارشناسان: اعتراضها به بیکاری و تورم است و کارد به استخوان رسیده، مردم چشم‌انداز امید بخشی نمی‌بینند
آرمان: هندویی نفت اندازی می‌کرد. یکی او را گفت: تو را که خانه نئین است، بازی نه این است (سعدی). درباره حوادث چند روزه اخیر واکنش‌های رنگارنگی ابراز می‌شود ولی همه در یک نکته اشتراک دارند و آن این‌که نقش مردم جامعه در آن نادیده گرفته می‌شود. محور اصلی اعتراضات اخیر بی‌تردید وضعیت نابسامان اقشاری از طبقات متوسط و پایین جامعه است. چند میلیون تحصیل‌کرده بیکار همراه با مالباختگان مؤسسات اعتباری و فقدان نقدینگی در دولت که نمی‌تواند برای خرید خدمات و تولیدات مورد نیاز پول نقد بپردازد و به جای آن اوراق مشارکت می‌دهد، وضعیت بسیار پیچیده فعلی را پدید آورده است.
در تیترهای روزنامه‌های هردو باند حاکم اوجگیری تخاصمات باندی در اثر قیام مردم ایران به چشم می‌خورد: آرمان: موج سواری تندورها بر مطالبات و اعتراضات – مردم هوشیار باشند – ساز ناکوک استعفای روحانی
آرمان: از عملکرد احمدی‌نژاد شانه خالی نکنید
در حالی که خامنه‌ای به روش همه دیکتاتورها در پایان عمر حکومتشان مدعی شده است دستهای خارجی پشت قیام مردم است روزنامه‌های حکومتی ضمن رد این ادعا به خشم مردم ایران علیه نظام با بیانهای مختلف اذعان کرده‌اند: بهار: کارشناسان: اعتراضها به بیکاری و تورم است و کارد به استخوان رسیده، مردم چشم‌انداز امید بخشی نمی‌بینند
آرمان: هندویی نفت اندازی می‌کرد. یکی او را گفت: تو را که خانه نئین است، بازی نه این است (سعدی). درباره حوادث چند روزه اخیر واکنش‌های رنگارنگی ابراز می‌شود ولی همه در یک نکته اشتراک دارند و آن این‌که نقش مردم جامعه در آن نادیده گرفته می‌شود. محور اصلی اعتراضات اخیر بی‌تردید وضعیت نابسامان اقشاری از طبقات متوسط و پایین جامعه است. چند میلیون تحصیل‌کرده بیکار همراه با مالباختگان مؤسسات اعتباری و فقدان نقدینگی در دولت که نمی‌تواند برای خرید خدمات و تولیدات مورد نیاز پول نقد بپردازد و به جای آن اوراق مشارکت می‌دهد، وضعیت بسیار پیچیده فعلی را پدید آورده است.
در تیترهای روزنامه‌های هردو باند حاکم اوجگیری تخاصمات باندی در اثر قیام مردم ایران به چشم می‌خورد: آرمان: موج سواری تندورها بر مطالبات و اعتراضات – مردم هوشیار باشند – ساز ناکوک استعفای روحانی
آرمان: از عملکرد احمدی‌نژاد شانه خالی نکنید
ابتکار: تسویه‌حساب سیاسی روی موج خیابان
جهان صنعت: سخنگوی دولت: برای جنگ عراق، سوریه و یمن هزینه نمی‌کنیم
جهان صنعت:آقای نوبخت ما ساده‌لوح نیستیم
جهان صنعت:آقای نوبخت ما ساده‌لوح نیستیم
رسالت: احمد خاتمی: دولتمردان در برابر شیطنتهای استکبار موضع صریح بگیرند
ابراز نگرانی از مواضع کشورهای خارجی و آثار قیام مردم بر وضعیت اقتصادی رژیم موضوع مشترک روزنامه‌های هر دو باند حاکم است: ابرار: مایک پنس: حمایت از تظاهرکنندگان ایرانی را متوقف نمی‌کنیم
ابرار: یک نماینده: امنیتی شدن فضا حل مشکلات اقتصادی را زمان بر می‌کند
ابرار: اتحادیه اروپا: اعتراضها در ایران را زیر نظر داریم
جوان: تحریمهای جدید با رمز اغتشاش – معاون وزیر خارجه آمریکا: ما در حال بررسی تنوعی از گزینه‌ها از قبیل تحریمها علیه ایران هستیم
در روزنامه‌های هر دو باند حاکم دو رویکرد متناقض در خصوص تظاهرات فرمایشی نیروهای حکومتی ابراز شده است: جوان: امروز و فردا در سراسر کشور برگزار شود راهپیمایی انزجار ازاخلالگران نظم عمومی
ایران: رئیس‌جمهوری کشور در سخنان خود تلاش می‌کند بگوید نارضایتی‌ها و سرخوردگی‌ها را درک می‌کند اما شکل بروز این نارضایتی‌ها باید از مسیر قانونی باشد.
در کنار این دسته، برخی دیگر هم اساساً به این‌که معترضان به صرف مشکلات اقتصادی به خیابان آمده‌اند، اعتقادی ندارند. بلکه مجموع اعتراضات را ذیل برنامه‌ریزی خارجی‌ها و دشمنان نظام تعریف می‌کنند.
برخی با این نگاه تصور می‌کنند که برخورد با اعتراضات و سپس ترتیب دادن تظاهرات رسمی برای محکومیت آنچه رخ داده و تکرار تمهیداتی که در گذشته نیز سابقه داشته کفایت می‌کند.
قیام مردم ایران در همین گامهای اول چنان ضربات گیج کننده‌یی بر نظام وارد ساخته که باندهای حکومتی را بیش‌از‌پیش متشتت کرده و به تناقض‌گویی انداخته است. این تناقض‌گویی چه در مواضع یک فرد و در یک مقاله چه در موضعگیریها باندها موج می‌زند. به نمونه تناقض‌گویی در مورد فیلترینگ تلگرام و نمایش بن‌بست سانسور رژیم نگاه می‌کنیم.
کیهان: «تدریجا رسانه‌یی مثل تلگرام، رسانه محوری ارتباطی جامعه شد، در حالی‌که حاکمیت ایران هیچ نظارت و کنترلی بر آن نداشت! بدیهی است که بدوی‌ترین جوامع عالم هم‌چنین خطایی نمی‌کنند و تا این حد واداده و ساده‌انگارانه، همه چیز را به آنسوی مرزها محول نمی‌کنند، اما در اینجا و با پز روشنفکری چنین شد!»
و روزنامه حکومتی ابتکار در مقابل به بن‌بست سانسور اذعان کرده و نوشته است «باید توجه داشت که سال‌ها پیش ناقوس مرگ سیاست «دیوار آهنین» به صدا درآمد. استفاده از راهکارهایی مانند فیلترشکن، کوچ به شبکه‌های دیگر و... همواره مورد توجه کاربران قرار گرفته و این سیاست را ناکارآمد ساخته است. باید توجه داشت که پدیده فیلترینگ ـ آن هم در شرایط بحرانی به‌دلیل ماهیت سانسوری‌اش موجب «ابهام‌زایی» در گروه‌های مختلف اجتماعی هم می‌شود. شاید برخی از گروهها پس از قطع و عدم دسترسی به تلگرام، ناچار شوند برای مشاهده به میدان بیایند. بدیهی است حضور چنین افرادی در میانه درگیریها به نفع نیروهای امنیتی و حاکمیت نخواهد بود.
قیام مردم ایران تضادهای درونی باندها را فعال کرده است. هر چند که هر دو باند از قیام‌کنندگان وحشت دارند و هر دو علیه مردم ایران همدست بوده و هستند اما هر کدام در دعوای باند بخشی ازحرفهای قیام‌کنندگان را تأیید کرده و باند رقیب را مسبب آن سیاست‌ها معرفی می‌کند. دست کشیدن از دخالت در کشورهای منطقه یکی از این موضوعات است که در روزنامه‌های حکومتی هم منعکس شده است:
ابراز نگرانی از مواضع کشورهای خارجی و آثار قیام مردم بر وضعیت اقتصادی رژیم موضوع مشترک روزنامه‌های هر دو باند حاکم است: ابرار: مایک پنس: حمایت از تظاهرکنندگان ایرانی را متوقف نمی‌کنیم
ابرار: یک نماینده: امنیتی شدن فضا حل مشکلات اقتصادی را زمان بر می‌کند
ابرار: اتحادیه اروپا: اعتراضها در ایران را زیر نظر داریم
جوان: تحریمهای جدید با رمز اغتشاش – معاون وزیر خارجه آمریکا: ما در حال بررسی تنوعی از گزینه‌ها از قبیل تحریمها علیه ایران هستیم
در روزنامه‌های هر دو باند حاکم دو رویکرد متناقض در خصوص تظاهرات فرمایشی نیروهای حکومتی ابراز شده است: جوان: امروز و فردا در سراسر کشور برگزار شود راهپیمایی انزجار ازاخلالگران نظم عمومی
ایران: رئیس‌جمهوری کشور در سخنان خود تلاش می‌کند بگوید نارضایتی‌ها و سرخوردگی‌ها را درک می‌کند اما شکل بروز این نارضایتی‌ها باید از مسیر قانونی باشد.
در کنار این دسته، برخی دیگر هم اساساً به این‌که معترضان به صرف مشکلات اقتصادی به خیابان آمده‌اند، اعتقادی ندارند. بلکه مجموع اعتراضات را ذیل برنامه‌ریزی خارجی‌ها و دشمنان نظام تعریف می‌کنند.
برخی با این نگاه تصور می‌کنند که برخورد با اعتراضات و سپس ترتیب دادن تظاهرات رسمی برای محکومیت آنچه رخ داده و تکرار تمهیداتی که در گذشته نیز سابقه داشته کفایت می‌کند.
قیام مردم ایران در همین گامهای اول چنان ضربات گیج کننده‌یی بر نظام وارد ساخته که باندهای حکومتی را بیش‌از‌پیش متشتت کرده و به تناقض‌گویی انداخته است. این تناقض‌گویی چه در مواضع یک فرد و در یک مقاله چه در موضعگیریها باندها موج می‌زند. به نمونه تناقض‌گویی در مورد فیلترینگ تلگرام و نمایش بن‌بست سانسور رژیم نگاه می‌کنیم.
کیهان: «تدریجا رسانه‌یی مثل تلگرام، رسانه محوری ارتباطی جامعه شد، در حالی‌که حاکمیت ایران هیچ نظارت و کنترلی بر آن نداشت! بدیهی است که بدوی‌ترین جوامع عالم هم‌چنین خطایی نمی‌کنند و تا این حد واداده و ساده‌انگارانه، همه چیز را به آنسوی مرزها محول نمی‌کنند، اما در اینجا و با پز روشنفکری چنین شد!»
و روزنامه حکومتی ابتکار در مقابل به بن‌بست سانسور اذعان کرده و نوشته است «باید توجه داشت که سال‌ها پیش ناقوس مرگ سیاست «دیوار آهنین» به صدا درآمد. استفاده از راهکارهایی مانند فیلترشکن، کوچ به شبکه‌های دیگر و... همواره مورد توجه کاربران قرار گرفته و این سیاست را ناکارآمد ساخته است. باید توجه داشت که پدیده فیلترینگ ـ آن هم در شرایط بحرانی به‌دلیل ماهیت سانسوری‌اش موجب «ابهام‌زایی» در گروه‌های مختلف اجتماعی هم می‌شود. شاید برخی از گروهها پس از قطع و عدم دسترسی به تلگرام، ناچار شوند برای مشاهده به میدان بیایند. بدیهی است حضور چنین افرادی در میانه درگیریها به نفع نیروهای امنیتی و حاکمیت نخواهد بود.
قیام مردم ایران تضادهای درونی باندها را فعال کرده است. هر چند که هر دو باند از قیام‌کنندگان وحشت دارند و هر دو علیه مردم ایران همدست بوده و هستند اما هر کدام در دعوای باند بخشی ازحرفهای قیام‌کنندگان را تأیید کرده و باند رقیب را مسبب آن سیاست‌ها معرفی می‌کند. دست کشیدن از دخالت در کشورهای منطقه یکی از این موضوعات است که در روزنامه‌های حکومتی هم منعکس شده است:
آرمان:
در مطلبی تحت عنوان ناآرامی‌ها با اشاره به دخالتهای رژیم توسط سپاه در
کشورهای منطقه از جمله نوشته است: مادامی که در برخی سیاست‌ها و نحوه تعامل
با دنیا بازنگری صورت نگیرد و از برخی هزینه‌ها کاسته نشود و روال متعارف
اقتصادی با کشورهای دیگر خصوصاً اتحادیه اروپا شکل نگیرد و نهادهای خارج از
دولت از سیاستهای عمومی دولت تمکین و پشتیبانی نکنند، روزبه‌روز بر
مطالبات افزوده می‌شود.
جهان صنعت: چه کسی می‌تواند باور کند که جمهوری عربی سوریه که در اوج شکوفایی و در زمان حافظ اسد با پول‌های ایران و در یک برهه با پول‌های عربستان و کویت اداره می‌شد، اکنون و در زمان جنگ که همان زیرساخت‌های ضعیف را از دست داده و مهم‌ترین درآمد آن – گردشگری- به‌طور کامل قطع شده است، هزینه‌های اداره کشور هنگام جنگ و از آن مهم‌تر هزینه‌های جنگ را خودش بپردازد؟
اوضاع یمن از این هم اسفبارتر است. یمن هیچ‌گاه چه از نظر اجتماعی و چه از نظر اقتصادی در موقعیت باثبات و آرامی نبوده
آیا چنین کشوری می‌تواند سلاحهای گران‌قیمت و سنگین مانند موشک از بازارهای بین‌المللی خریداری و آن را به مقصد جبهه‌های خود حمل کند.
اوضاع عراق هم اگر چه چندان بد نیست
اما تبدیل این دارایی به ثروت نقدی و پرداخت هزینه‌ها به‌سادگی امکان‌پذیر نیست بنابراین در مواردی دولت بغداد از کمکهای کشورهای دیگر استفاده می‌کند
حال اگر بپذیریم که در دو مورد یمن و سوریه، اصلی‌ترین و شاید تنها حامی دولتهای صنعا و دمشق، ایران است، آنگاه تنها کشوری که از دولتهای یادشده چه در امور نظامی و چه در امور اقتصادی حمایت می‌کند، ایران است.
با وجود این اطلاعات و شواهد غیرقابل انکار، حال نوبخت، سخنگوی دولت تصریح می‌کند که ایران در یمن، سوریه و عراق هزینه‌ای برای جنگ نمی‌پردازد و تنها هزینه‌های مستشاری را پرداخت می‌کند. پرسش عمده آن است که وقتی ایران در جنگهای یادشده به‌طور تمام‌عیار حضور دارد چگونه هزینه‌های پرداختی به مخارج مستشاری محدود می‌شود. آیا نوبخت در واقع شهروندان ایرانی را ساده‌لوح حساب کرده است؟ آیا خود او باور می‌کند که تمام هزینه‌های دو جنگ یمن و سوریه از طرف دولتهایی پرداخت شده که برای نان شب محتاج کمکهای خارجی و حمایت‌های مالی دیگران هستند؟
نه سازوکارهای اقتصادی و نه اطلاعات بین‌المللی، این ادعای سخنگوی دولت را تأیید نمی‌کند.
به همین دلیل اظهاراتی این‌گونه برای شهروندان ایرانی قابل درک و باورپذیر نیست. این رفتار سخنگو در حالی است که در همین روزهای اخیر رئیس دولت از مردم درخواست کرده برای شفاف کردن رفتار دولت و بازخواست از قوای کشور در مورد تصمیم‌ها و رفتارشان به میدان بیایند. اما در نخستین گام، در حالی که حضور تمام‌عیار تهران در جنگهای یمن، سوریه و عراق از سوی مقامات نظامی کشورمان تأیید می‌شود نه فقط آقای سخنگو این حضور تمام‌عیار را به حضور مستشاری تقلیل می‌دهد بلکه ایشان پرداخت هزینه‌های گزاف جنگ را به گردن دولتهایی می‌اندازد که آهی در بساط ندارند.
روزنامه‌های حکومتی پیشاپیش سیاست شکست خورده رژیم برای به صحنه آوردن افراد در هم شکسته را مسخره کرده‌اند: جهان صنعت: اعترافات یک فریب‌خورده!
دیروز یکی از مراجع مربوطه متن اعترافات یکی از دستگیر شدگان حوادث اخیر را منتشر کرد تا مردم بدانند اینها از کجا خط می‌گیرند.
مردم ایران سلام
من گول خوردم. یک روز صبح با زنگ تلفن از خواب بیدار شدم. صفحه گوشی را نگاه کردم دیدم پیش‌شماره آمریکاست. جواب دادم. یک نفر به فارسی گفت: خانم ایوانکا ترامپ دختر پرزیدنت ترامپ می‌خواهد با شما صحبت کند. اول فکر کردم می‌خواهد با من دوست شود. حرف پول را وسط کشید. گفتم حتماً می‌خواهد هم به من پول بدهد تا من راضی شوم با او ازدواج کنم. بعد یادم افتاد که او ازدواج کرده است. انگار که آب سردی روی پیکرم ریخته باشند. همین‌طور که در حال خودم بودم گفت: فردا صبح ساعت 11پادشاه عربستان با لباس مبدل می‌آید چهارراه استانبول کنار مغازه‌ای که کباب ترکی می‌فروشد. یک کیف حاوی سه میلیون تومان در دستش است. بدون این‌که با هم حرفی بزنید کیف را از او می‌گیری و می‌روی به سمت میدان فردوسی. کنار کباب ترکی فروشی میدان فردوسی یک زن بدحجاب ایستاده. اما او زن نیست. او وزیر خارجه انگلیس است که گریم کرده تا شناسایی نشود. از کنارش آرام رد شو. یک کاغذ در جیبت می‌گذارد. داخل آن نوشته شده که باید چه کار کنی. درون آن کاغذ نوشته که بعدازظهر ساعت 5در چهارراه ولیعصر باید نسبت به گرانی، بیکاری، فقر و شکاف طبقاتی اعتراض کنی. در این مدت رئیس سازمان سیا ترا دورادور رصد می‌کند تا حتماً اعتراض کنی و اگر این کار را نکنی کیف پول را از تو پس می‌گیرد.
حواست را خیلی جمع کنی که کسی از این ماجرا اطلاعی پیدا نکند. بابا دونالد هم سلام می‌رساند. منتظر ماموریت‌های بعدی باش.
جهان صنعت: چه کسی می‌تواند باور کند که جمهوری عربی سوریه که در اوج شکوفایی و در زمان حافظ اسد با پول‌های ایران و در یک برهه با پول‌های عربستان و کویت اداره می‌شد، اکنون و در زمان جنگ که همان زیرساخت‌های ضعیف را از دست داده و مهم‌ترین درآمد آن – گردشگری- به‌طور کامل قطع شده است، هزینه‌های اداره کشور هنگام جنگ و از آن مهم‌تر هزینه‌های جنگ را خودش بپردازد؟
اوضاع یمن از این هم اسفبارتر است. یمن هیچ‌گاه چه از نظر اجتماعی و چه از نظر اقتصادی در موقعیت باثبات و آرامی نبوده
آیا چنین کشوری می‌تواند سلاحهای گران‌قیمت و سنگین مانند موشک از بازارهای بین‌المللی خریداری و آن را به مقصد جبهه‌های خود حمل کند.
اوضاع عراق هم اگر چه چندان بد نیست
اما تبدیل این دارایی به ثروت نقدی و پرداخت هزینه‌ها به‌سادگی امکان‌پذیر نیست بنابراین در مواردی دولت بغداد از کمکهای کشورهای دیگر استفاده می‌کند
حال اگر بپذیریم که در دو مورد یمن و سوریه، اصلی‌ترین و شاید تنها حامی دولتهای صنعا و دمشق، ایران است، آنگاه تنها کشوری که از دولتهای یادشده چه در امور نظامی و چه در امور اقتصادی حمایت می‌کند، ایران است.
با وجود این اطلاعات و شواهد غیرقابل انکار، حال نوبخت، سخنگوی دولت تصریح می‌کند که ایران در یمن، سوریه و عراق هزینه‌ای برای جنگ نمی‌پردازد و تنها هزینه‌های مستشاری را پرداخت می‌کند. پرسش عمده آن است که وقتی ایران در جنگهای یادشده به‌طور تمام‌عیار حضور دارد چگونه هزینه‌های پرداختی به مخارج مستشاری محدود می‌شود. آیا نوبخت در واقع شهروندان ایرانی را ساده‌لوح حساب کرده است؟ آیا خود او باور می‌کند که تمام هزینه‌های دو جنگ یمن و سوریه از طرف دولتهایی پرداخت شده که برای نان شب محتاج کمکهای خارجی و حمایت‌های مالی دیگران هستند؟
نه سازوکارهای اقتصادی و نه اطلاعات بین‌المللی، این ادعای سخنگوی دولت را تأیید نمی‌کند.
به همین دلیل اظهاراتی این‌گونه برای شهروندان ایرانی قابل درک و باورپذیر نیست. این رفتار سخنگو در حالی است که در همین روزهای اخیر رئیس دولت از مردم درخواست کرده برای شفاف کردن رفتار دولت و بازخواست از قوای کشور در مورد تصمیم‌ها و رفتارشان به میدان بیایند. اما در نخستین گام، در حالی که حضور تمام‌عیار تهران در جنگهای یمن، سوریه و عراق از سوی مقامات نظامی کشورمان تأیید می‌شود نه فقط آقای سخنگو این حضور تمام‌عیار را به حضور مستشاری تقلیل می‌دهد بلکه ایشان پرداخت هزینه‌های گزاف جنگ را به گردن دولتهایی می‌اندازد که آهی در بساط ندارند.
روزنامه‌های حکومتی پیشاپیش سیاست شکست خورده رژیم برای به صحنه آوردن افراد در هم شکسته را مسخره کرده‌اند: جهان صنعت: اعترافات یک فریب‌خورده!
دیروز یکی از مراجع مربوطه متن اعترافات یکی از دستگیر شدگان حوادث اخیر را منتشر کرد تا مردم بدانند اینها از کجا خط می‌گیرند.
مردم ایران سلام
من گول خوردم. یک روز صبح با زنگ تلفن از خواب بیدار شدم. صفحه گوشی را نگاه کردم دیدم پیش‌شماره آمریکاست. جواب دادم. یک نفر به فارسی گفت: خانم ایوانکا ترامپ دختر پرزیدنت ترامپ می‌خواهد با شما صحبت کند. اول فکر کردم می‌خواهد با من دوست شود. حرف پول را وسط کشید. گفتم حتماً می‌خواهد هم به من پول بدهد تا من راضی شوم با او ازدواج کنم. بعد یادم افتاد که او ازدواج کرده است. انگار که آب سردی روی پیکرم ریخته باشند. همین‌طور که در حال خودم بودم گفت: فردا صبح ساعت 11پادشاه عربستان با لباس مبدل می‌آید چهارراه استانبول کنار مغازه‌ای که کباب ترکی می‌فروشد. یک کیف حاوی سه میلیون تومان در دستش است. بدون این‌که با هم حرفی بزنید کیف را از او می‌گیری و می‌روی به سمت میدان فردوسی. کنار کباب ترکی فروشی میدان فردوسی یک زن بدحجاب ایستاده. اما او زن نیست. او وزیر خارجه انگلیس است که گریم کرده تا شناسایی نشود. از کنارش آرام رد شو. یک کاغذ در جیبت می‌گذارد. داخل آن نوشته شده که باید چه کار کنی. درون آن کاغذ نوشته که بعدازظهر ساعت 5در چهارراه ولیعصر باید نسبت به گرانی، بیکاری، فقر و شکاف طبقاتی اعتراض کنی. در این مدت رئیس سازمان سیا ترا دورادور رصد می‌کند تا حتماً اعتراض کنی و اگر این کار را نکنی کیف پول را از تو پس می‌گیرد.
حواست را خیلی جمع کنی که کسی از این ماجرا اطلاعی پیدا نکند. بابا دونالد هم سلام می‌رساند. منتظر ماموریت‌های بعدی باش.
#لاهیجان #مشهد
#ماهشهر #نوشهر #يزد #ورامين #هفت_تپه #كامياران #نيريز #جوانرود #هرمزگان #فومن
#گچساران #جنبش_دادخواهی #سرپل_ذهاب #مرگ_بر_اصل_ولایت_فقیه #زنده_باد_ارتش_آزادی #تابستان_۶۷_كجا_بودي @massacre_67
#Unitedstates #Belgium #Germany #France #UnitedKingdom #Albania
#Ukraine #FreeIran #Iran #MEK #MaryamRajavi #Ireland #Berezil #SaudiArabia #Poland #Denmark #India
این صدای ناقوس مرگ رژیم است
پاسخحذفشاه سلطان ولایت مرگت فرا رسیده
پاسخحذفمرگ بر اصل ولایت فقیه
پاسخحذف